استودیو اوج مهر
آهنگساز الوند مجزوب
تازه رقابت شروع شده
فکر کن من یه ربات سخنگوئم که پره باتریم
و با گنده بازی مسیر رد پام شد ترافیک
فکر میکنی زندگی میکنم تو یه کلبه تاریک
وسط جنگل ولی من رفتم به عمق تاریخ
شاهی که جای پام تو زیر زمینا تو باغ می سازیمو
وجز پیدایش خدا رو زمین نیست ظلمی باقی
قول میدادیم به هم که آسمون آبی بمونه تا شب
اما حتی هزار تا درخت نداد یه دونه کاغذ
نداره خونه ساعت و نداره جونت طاقت
وقتی که عذاب بکشی ندونی روزه یا شب
خزونی توی راه هست چون سگهای زندانی
آزاد شدن همراه عزرائیل
و من خونی رو دیوارم و تو با افکار شیطانی
اعماق گردباد موندی تو ریاضت
توامروز این حرفا رو خوندی تو قیافم
پس منم افکار شیطانیمو روزی رو مییارم
ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری
نداره وجدانی نداره احساسی
کسی که شده تسلیم افکار شیطانی
خسته از بوی لجن و فصلای امسالیم
با کلی جنگ و نبرد تو اطراف عرفانیم
حرفای منم شده اسباب دلداری
تو گیر نمیاریش حتی اطراف سمساری
ما امثال تمساحیم تو شکار کردنو
رو آسفالت میشنوم صدا جنگلو
تو تو سرما کم داری یه شال گردن
باید بقیه ی را هم پدال زد رفت
من عدالتم که به نامم رو هر
آدمی میشه قضاوت کرد
و حصار بستم حالا دور خودمو
از هشت شب میبینم نه صبحمو
من زندگیم شیبش تنده تو نرو
چونکه به گردن میگیرم من جرم هنرو
ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری
وقتی یکی غیرخدا تو رو قرار میده بین دو راه
فکر گناه ست که میکنه تو رو شکل ربات
یه صدا تو مغزت بلند تر از شیپور اصرافیل
که تو بزرگترین جلاد تو میدون اعدامی
ادامه بده به کارت
چون اینجا هیچ عملیاتی بدون اجرا نیست
تو دست آموز شیطونی به زور اجباری
چونکه هنوز بین شیطون مردم کل دنیا مونده یه خورده حسابی
همه شبا شبه درا بسته همه جا تاریکه
روزا سرمایه دار ترین آدم کله پا خوابیده
وقتی بزرگترین عهد مادر اشک بارداریشه
اولین کس شیطونه که توی صحنه حاضر میشه
دو راه داری خدا و غرور حاکم رو مغزت
که خیلی وقته شده ستون راهت
انتخاب کنی حقتو بچه سوسول عاشق
فکر کنم پول بابات بد جوری تو کوره داغه
ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری