از تموم دنيا و دارو ندارش
شونه هات و كم دارم براي بارش
زخميه خنجر زهر آگين يارم
تو كه تازه اومدي تنها نذارم
به چشمام خوب خيره شو ببين چه پيرم
من و درياب خوب من دارم ميميرم
ديگه حتي نايي نيست براي گفتن
خيلي وقته تو سكوت غم اسيرم
يك لحظه خوبي به من بده از من بگير روح و تنم
براي يك لحظه خوشي به هر دري در ميزنم
برگردون عمر رفتم رو حتي واسه يك ثانيه
دل خوش كنم حتي دو روز از من مگه چي باقيه؟
يك لحظه خوبي به من بده از من بگير روح و تنم
براي يك لحظه خوشي به هر دري در ميزنم
برگردون عمر رفتم رو حتي واسه يك ثانيه
دل خوش كنم حتي دو روز از من مگه چي باقيه؟
غربتم رو آشنايي كن بهارم
روزام و درياب عزيز دور شد قطارم
تنها يك ثانيه عاشقي به جز اين
هيچ توقعي از اين روزها ندارم
يك لحظه خوبي به من بده از من بگير روح و تنم
براي يك لحظه خوشي به هر دري در ميزنم
برگردون عمر رفتم رو حتي واسه يك ثانيه
دل خوش كنم حتي دو روز از من مگه چي باقيه؟
يك لحظه خوبي به من بده از من بگير روح و تنم
براي يك لحظه خوشي به هر دري در ميزنم
برگردون عمر رفتم رو حتي واسه يك ثانيه
دل خوش كنم حتي دو روز از من مگه چي باقيه؟