از کدوم خاطره برگشتی به من
که دوباره از تو رویایی شدم
همه ی دنیا نمی دیدن منو
من کنار تو تماشایی شدم
از کدوم پنجره می تابی به شب
که شبونه با تو خلوت می کنم
من خدا رو هر شب این ثانیه ها
به تماشای تو دعوت می کنم
تو هوایی که برای یک نفس
خودمو از تو جدا نمی کنم
تو برای من خود غرورمی
من غرورمو رها نمی کنم
تا به اعجاز تو تکیه می کنم
شکلِ آغوش تو می گیره تنم
اون کسی که پیش چشم یک جهان
به رسالت تو تن می ده منم