اشعار عاشقانه | نفس |نمیدونی نمیتونی
از تو گفتم یا شنیدم
صد دفعه خوابتو دیدم
بس کن آی
توی باغچه عطر موهاتو شنیدم
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
اینو از چشام بخونی
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
اینو از چشام بخونی
مجید خراطها
میسح ابراهیمی
تو چشام اشکی نمونده
کاشکی تنهام نمیذاشتی
غصه از اونجا شروع شد
که گفتی دوسم نداری
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
اینو از چشام بخونی
برو نمی خوام باشی جلو چشمام
گفتم میرم اما اول گوش بده حرفام
شب و روزم بی تو داره رنگ سیاهی
در و دیوار به من میگه نیستی کجایی
اشکی نمونده توی چشمام
مثکه حرفی نمونده روی لبهام
تو بهم میگی دوست دارم پیشت نمیام
تیشه زدی به ریشم از جونم چی می خوای
امیدوارم تقاص کارهاتو زود پس بدی
کسی رو که دوسش داری و از دست بدی
چون که دلم و شکستی میرم از خدا
می خوام که عشقم و زودتر بهم بدی
دلم و شکستی رفتی که حالا تاریک و سردم
میرم از پیشت یه روزی
میرم و بر نمی گردم
نمی دونی نمی تونی
نمی دونی نمیتونی
اینو از چشام بخونی
نمی دونی نمی تونی
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
نمی دونی نمیتونی
اینو از چشام بخونی
نقطه چین --- متن ترانه های مجید خراط ها 
گریه نکن --- متن ترانه های ابی
گلایه --- متن ترانه های داریوش اقبالی
اجازه --- متن ترانه های داریوش اقبالی